حسام سلیمانی؛ نسرین ارشدی؛ کیومرث بشلیده
چکیده
چکیدهپژوهش حاضر با هدف بررسی برازش یک مدل مفهومی از رابطه میان ذهنآگاهی با فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان شرکت بهرهبرداری مس درآلو استان کرمان انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان شرکت بهرهبرداری مس درآلو است که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در نهایت 210 پرسشنامه ...
بیشتر
چکیدهپژوهش حاضر با هدف بررسی برازش یک مدل مفهومی از رابطه میان ذهنآگاهی با فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان شرکت بهرهبرداری مس درآلو استان کرمان انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان شرکت بهرهبرداری مس درآلو است که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در نهایت 210 پرسشنامه بهشکل صحیح تکمیل و دادههای حاصل از آنها در تحلیل استفاده شد. جهت سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامۀ ذهنآگاهی فرایبورگ (فرم کوتاه) طراحیشده توسط ولک و همکارانش، پرسشنامۀ استرس شغلی HSE طراحیشده توسط کازین و همکارانش، پرسشنامۀ فرسودگی شغلی مسلش و جکسون و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (فرم کوتاه) استفاده گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرمافزار SPSS و AMOS ویراست 24 انجام شد. همچنین مسیرهای غیر مستقیم توسط روش بوت استراپ مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها نشان دادند که الگوی پیشنهادی پس از اصلاح از برازش مناسبی با دادهها برخوردار است. تحلیل دادهها نشان داد که مسیرهای مستقیم از ذهنآگاهی به فرسودگی شغلی و از ذهنآگاهی به بهزیستی روانشناختی معنیدار نیستند و تمام اثر ذهنآگاهی بر فرسودگی شغلی و بهزیستی روانشناختی از طریق استرس شغلی صورت میپذیرد. بنابراین مطابق نتایج به دست آمده از طریق دادهها میتوان چنین مطرح کرد که با افزایش سطح ذهنآگاهی افراد در سازمان میتوان استرس شغلی آنها را کاهش داد و متعاقباً به کاهش فرسودگی شغلی کارکنان و افزایش بهزیستی روانشناختی آنها دست یافت.